امشب برو از اتاقت بیرون به آسمان نگاه کن ، چه می بینی ؟
حتما می گویی هیچ غیر تاریکی .
خوب دقت کن .
آفرین بیشتر که دقت میکنی چندتا ستاره پر نور که در میان روشنایی شهرت گم شده اند می بینی .
اما این تمام حقیقت تاریکی شب نیست .
من در تاریکی شب چیزهایی دیده ام که در روشنایی روز ندیده ام .
من در تاریکی شب یک رنگی دیده ام .
من در تنهایی شب بغض های شکسته در گلوی مردانی دیده ام که روشنایی صبح را فریاد میزدند.
من در تنهایی شب حرفهای دلی را شنیدهام که سکوت کرده اند.
من در تنهایی شب کسی را دیده ام که همه را میدید در آن ظلمت تنهایی.
کسی رادیدم که در تاریکی شب دست تمام بینایان ، کور را گرفته بود تا به زمین نخورند.
کسی را دیدم که تنها بود ولی دلش نمی خواست کسی طعم تنهایی بچشد.
من در تاریکی شب ...
تو را دیده ام ...
خدا.......... |